متن نوحه خیلی کم حرف شدی خیلی کم خواب شدی
بند اول
خیلی کم حرف شدی خیلی کم خواب شدی
خیلی آروم بودی خیلی بی تاب شدی
نکنه منتظر عجلی این قدر نگات به دره
دنیا میخواد یه شبه خوشبختیم و ببره
به امید خدا از بستر پا میشی
دوباره پیش پای حیدر پا میشی
وای زهرا 3
بند دوم
با این حال خراب پا به پام اومدی
تک تک خونه ی انصار رو در زدی
غربت و گوشه نشینی من اشکت و در میاره
اما امید علی اینه ک زهرا داره
به امید خدا زخم هاتم خوب میشه
دیگ نه صبحت از میخ و نه آتیشه
وای زهرا
بند سوم
تازه شروع شده نا مردی اینا
امروز مدینه و فردا هم کربلا
تو یه شش ماهه دادی و حسین محسن همسرش و
میبره میدون جنگ قنداق اصغرش و
به امید خدا سالم بر میگردن
شاید یه قطره ی آبی پیدا کردن